ریحانه ریحانه ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

برای ریحانه

خاطرات بارداری

1391/11/15 16:55
496 بازدید
اشتراک گذاری

گلبرگ اول

سلام

دخترنازم الان بعداز یک سال فرصتی دست داده تا برای تو بنویسم از اولین روزهای بارداریم اولین روزهایی که فهمیدم خدای مهربون تورو به ما هدیه داده 4اسفند1390 پنجشنبه صبح بود که از خواب بیدار شدم یه حسی مثل مریضی و بی حسی داشتم و یه خورده حالت تهوع اما هنوز خبری نبود فقط یک هفته بود که پریودم عقب افتاده بودبیبی چک زدم و دیدم مثبته خدایا انگار دنیا رو به من دادن بعداز هشت نه ما انتظار بالاخره باردار شده بودم خیلی خوشحال شدم و خیلی خدارو شکر کردم

دیگه علائم بارداری کم کم خودش رو بیشتر نشون می داد حالت تهوع شدید طوری که بعضی روزها هیچی نمی تونستم بخورم از خیلی بوها بدم میومدخیلی حالم بدبود واین ویار تا آخر بهار طول کشید.

تازه وقتی 5ماهم تموم شد کم کم حال منم بهتر شد و تونستم بدون خوردن ضدتهوع غذا بخورم

وای خدایا چه روزهایی بود

 

ادامه دارد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)