ریحانه ریحانه ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

برای ریحانه

روز ميلادت

  چه لطيف است احساس آغازي دوباره...   وچه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس...   وچه اندازه شيرين بود آن روز...   روز ميلاد تو... روز تو...   روزي كه تو آغاز شدي...   دختر نازم تولدت مبارك       قربونت برم که سایز صفرم برات بزرگ بود اولین صبح زندگی ریحانه   ...
9 شهريور 1392

عکسهای دختردلبندم

عزیز دلم رفته بود حموم ودر مواردی بسیار نادر پیش میاد که دخترم خوش خلق از حموم به بیرون راهی شود ودر اکثر موارد با اشک و آه و گریه خروج پیدا می کنند... واین یکی از آن موارد نادر است: واینکه دخترم دراین عکس وارد پنج ماهگی هم شده من فدای تو بشم  مامانی واین آرامش قبل از طوفان است ...
9 شهريور 1392

روز اول

دختر نازم ریحانه توی بیمارستان کسری کرج در تاریخ 22مهر سال 1391 به دنیا اومد دکتر جراحمون خانم دکتر زهره دولتی بودوواقعا کارش عالی بود. ریحانه 2/730کیلوگرم وزنش بود و قدش 48سانتی متر     اینم کیکی که دایی علی برای ریحانه کادو آورده بود بیمارستان دستش درد نکنه   وکلا اینم از اولین عکس ریحانه خانم در سه ماگی در شکم مامانیش چه ژستیم گرفته عکس سونو ان تی ...
16 مرداد 1392

عکسهای ریحانه عزیزم1

سلام دوستان خوبم یه سری از عکسهای ریحانه عزیزمون روز اول توی بیمارستان گلم اینجا فقط چهارروزش بود که زردی داشت و دستگاه گرفتیم توی خونه گذاشتیمش توی دستگاه قربون اون مدل خوابیدنت برم   ...
16 مرداد 1392

روزهای زندگی من و دخترم

سلام دلم می خواست از لحظه لحظه های زندگی ریحانه بنویسم اما ماشاالله اونقدر کار برای آدم درست می کنه که وقت نمی مونه برای نوشتن الان که فرصت کردم دختری خوابه وهم اکنون ودقیقا یک هفته دیگه میشه چهارماهه قربونش برم یه خرده گردنش سفت شده و با دستهای کوچولوش یه چیزهای سبکی رو می گیره بعضی وقتها کار جالبی که می کنه دستهاش رو میاره  جلوی صورتش یه نگاهی بهشون می کنه بعد شروع می کنه به مکیدن اونقدر بامزه این کارو می کنه که می خوام خودش و بخورم     ...
16 مرداد 1392

عکسهای دختردلبندم

عزیز دل من اینجا سه ماهش شده فدای اون خوابیدنت یعنی من عاشق این ژستش موقع خوابیدنشم وای ...این اون لحظه ای که من دیوونه وار دوستش دارم وقتی از خواب صبح بیدار میشه دور دهنش از شیرهای  شب قبل خشک شده موها ژولی پولی هر روز صبح این صحنه رو می بینم و روزی هزار بار بوسش می کنم       ...
16 مرداد 1392